قدس آنلاین: در اهمیت حس شنوایی، این گفته هِلِن کِلِر، گویاتر از هر سخنی است. او که با وجود نابینایی و ناشنوایی، یکی از موفقترین افراد استثنایی است، میگوید: «اگر این فرصت به من داده میشد که یکی از دو حس خود را بازیابم، ترجیح میدادم نابینا بمانم، ولی بشنوم».
ناشنوایان ایرانی در میان دیگر معلولان ایرانی، گروه فراموششدهتری هستند، چون نه خودشان میتوانند صدایشان را به گوش جامعه و مسئولان برسانند و نه خیلیها حوصله شنیدن آنها را دارند. به طوری که احسان شاهوردی، مدیرعامل شبکه ملی ناشنوایان ایران به تازگی- در بیان بخشی از مشکلات ناشنوایان- در خصوص مشکل استفاده از زبان اشاره گفته است: «واقعیت این است که فرد ناشنوا، زبان اشاره مورد استفاده در تلویزیون را واقعاً متوجه نمیشود. پس این افراد در تلویزیون چه میکنند؟ ۱۷ سال است که صداوسیما در مورد زبان ناشنوایان کار میکند که جای قدردانی دارد اما نکته اینجاست که روش آنها در این زمینه در طول این سالها اشتباه بوده است».
ناشنوایی معلولیت پنهان
علی همّت محمودنژاد، مدیرعامــل انجمن دفاع از حقــوق مــادی و معنوی معلولان کشــور در این خصوص میگوید: ناشنوایی یک معلولیت پنهان و محرومیتی است که به لحاظ علمی یکی از سختترین معلولیتهای دنیاست، به این دلیل که طرحوارهها و روانبنههای زبانی افراد مبتلا به اختلال ناشنوایی با افراد دارای حس شنوایی متفاوت است به همین دلیل زبان آنها- زبان اشاره- با زبان ما متفاوت است و این در حالی است که ما در جامعه خود را ملزم به یادگیری زبانهای مختلف از جمله عربی، انگلیسی، فرانسوی و... میدانیم اما برای یادگیری زبان اشاره هیچ تلاشی نمیکنیم به همین دلیل افراد ناشنوا همواره برای برقراری ارتباط با سایر افراد جامعه با مشکل مواجهاند. بنابراین یکی از حقوقی که میتوان در همه دنیا و به تبع آن در ایران برای ناشنوایان قائل شد به رسمیت شناختن قانونی زبان اشاره است. یعنی ما باید در چارت آموزشی کشور زبان اشاره را به عنوان زبان افراد ناشنوا که بخشی از جامعه هستند به رسمیت بشناسیم تا با یادگیری این زبان از سوی سایر افراد جامعه این افراد بتوانند در جامعه با دیگران ارتباط برقرار کنند.
دکتر محمودنژاد میافزاید: به رسمیت نشناختن زبان اشاره در جامعه موجب سلب حقوق اجتماعی افراد ناشنوا میشود. زیرا وقتی یک فرد ناشنوا وارد محیط اجتماعی از مطب پزشک، نانوایی، تاکسی و فروشگاههای خرید گرفته تا نهادها، سازمانها و ادارههای دولتی میشود حتی یک نفر هم زبان اشاره را بلد نیست و این نوعی تبعیض علیه افراد ناشنواست؛ چراکه قدرت، ثروت، وسایل و امکانات همه در دست افراد شنواست و ناشنوایان چون نمیتوانند با برقرای ارتباط با ما خواستههای خود را بیان کنند از آن محروم میشوند و این یعنی اجحاف در حق ناشنوایان.
تعداد اندک دانشآموختگان دانشگاهی ناشنوا
وی ادامه میدهد: ما در حوزه علمی و دانشگاهی کشور تعداد زیادی دانشآموخته نابینا و ویلچرنشین تا مقطع دکترا و بالاتر از آن داریم اما متأسفانه تعداد دانشآموختگان دانشگاهی ناشنوا- حتی در سطح تحصیلات تکمیلی- به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد و این نشان میدهد وزارت علوم هیچ امکاناتی برای ادامه تحصیل افراد ناشنوا پیشبینی نکرده و این کمبودها مانع رشد ناشنوایان شده است.
دکتر محمودنژاد در خصوص اشتغال ناشنوایان میگوید: بر اساس قانون، ۳ درصد استخدامها ویژه معلولان است که متأسفانه این قانون آن گونه که باید اجرا نمیشود و در صورت اجرا نیز ناشنوایان از آن محروماند. در حالی که ما بارها در جلسههایی که با صنعت و معدن و خودروسازی داشتهایم اعلام کردهایم از ناشنوایان میتوان در مشاغل پر سر و صدا که آلودگی صوتی بالایی دارد و روی شنوایی افراد سالم تأثیر منفی میگذارد، استفاده کنند و از این طریق علاوه بر حفظ سلامت افراد جامعه و پیشگیری، از تواناییهای افراد ناشنوا نیز استفاده شود. زیرا افراد ناشنوا از مهارتهای دستی بالایی برخوردارند و در مشاغلی نظیر سنگبری، جوشکاری، چکشکاریهای لازم در صنایع خودروسازی و امثال آنها بسیار موفق هستند.
تولد سالانه بیش از ۵ هزار ناشنوا در ایران
وی با اشاره به اینکه سالانه بیش از ۵ هزار ناشنوا در ایران متولد میشوند، میگوید: تعداد زیادی از این نوزادان میتوانند به کمک وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی با مداخلات پزشکی- نظیر ایجاد کانال شنیداری، تقویت شنوایی و کاشت حلزون گوش- از نعمت شنوایی برخوردار شوند، اما متأسفانه سالانه وزارت بهداشت به دلیل کمبود امکانات یک هزار و ۵۰۰ نفر از این نوزادان را تحت درمان قرار میدهد و ۳ هزار و ۵۰۰ نوزاد به جامعه ناشنوایان افزوده میشوند.
وی ادامه میدهد: در حالی که اگر دولت با حمایت مالی از این نوزادان نسبت به درمان رایگان آنها اقدام کند، هر یک از این نوزادان با هزینهای حدود ۲۰ میلیون تومان درمان خواهند شد و این در حالی است که هر فرد ناشنوا در طول زندگی خود ۵۰۰ میلیون تومان برای دولت هزینه دارد و این پرسش مطرح است چرا دولت برای درمان این نوزادان قانونی تصویب نمیکند که وزارت بهداشت ملزم به درمان رایگان آنها شود. بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی سازمان بهزیستی ما اکنون ۱۲۰ هزار ناشنوای شناسایی شده در کشور داریم که با احتساب افراد کمشنوا به ۲۲۰ هزار نفر میرسند و این در حالی است که میتوانستیم با درمان به موقع آنها تعداد قابل توجهی از این آمارها را کاهش دهیم.
به گفته دکتر محمودنژاد تعداد اندکی از نوزادان ناشنوا درمانناپذیر هستند که لازم است برای آنها تمهیداتی اندیشیده شود تا بتوانند مانند سایر افراد جامعه از حقوق اجتماعی خود بهرهمند شوند که در این بین میتوان به استخدام رابط ناشنوا با هزینه بهزیستی اشاره کرد.
نظر شما